خدااااا

آموخته ام که خداعشق است

وعشق تنهاخداست

آموخته ام که وقتی ناامیدمی شوم

خداباتمام عظمتش

عاشقانه انتظارمی کشد دوباره به رحمت او امیدوارشوم

آموخته ام اگرتاکنون به آنچه خواستم نرسیدم

خدابرایم بهترش رادرنظرگرفته

آموخته ام که زندگی دشواراست

ولی من ازاوسخت ترم...

زیاد که باشی ، زیادی می شوی

زیاد خوب نباش …
زیاد دم دست هم نباش …
زیاد که خوب باشی دل آدم ها را می زنی …
آدم ها این روزها عجیب به خوبی ، به شیرینی ، آلرژی پیدا کرده اند …
 
زیاد که باشی ، زیادی می شوی

بابا شوخی کردم

حديث ناب...

ااااااخ....

از کامپیوتــــر متنفـــــــر استـــــ و بالطبــــع از اینـــتــرنتــــ....
از موزیــــک بدش می آیـــــد و از هـــدفــــون
آیپـــدش را دور انداخته و مدتهاستـــــ که درهای بستــــه ی اتاقـــــ می ترساندشــــ.....
دو سال پیشـــــ وقتی هدفونش توی گوشــــش بــــود
با صدای بلنــــد موزیکــــ گوشـــــ می داد
و پای سیستــــمـــش نشــســته بود،نتـــــــــ را شــخم مــی زد
و مثــــل همیـــشه در اتاقــــش بستــــه بــــود،
مادرشــــــــــــــــــــ داشـــت کفـــــــ آشــــپزخــانه جـــــــــــــــــان می داد...

....درد و دلهایم را برده ام پیش خدا.....خداااااااا

مـے ترسم از نبوבنت و از بوבنت بیشتر…!
نـבاشتنت ویرانم میڪنـב وבاشتنت متوقفم…!
وقتـے نیستـے ڪسـے را نمـے خواهم و وقتـے هستے تورا میخواهم..!
رنگهایم بے تو سیاه است وבر ڪنارت خاڪسترے ام…!
خـבاحافظے ات به جنونم میکشـב و سلامت به پریشانے ام…!
بے تو בلتنگم وباتو بیقرار…
بے توخسته ام وباتو בر فرار…!
בرخیال مــלּ بمان… از ڪنار مــלּ برو…!!
مــלּ خو گرفته ام به نبوבنت…!
از سڪوتم بترس …
وقتی ڪـﮧ ساڪـــت می شوم ….
لابـב همـﮧ ے בرב בل هایم را بـرבه ام پیش خـــבا … !

عيد غدير رو به همه شيعيان تبريك ميگم

نازد به خودش خدا که حيدر دارد / درياي فضائلي مطهر دارد
همتاي علي نخواهد آمد والله / صد بار اگر کعبه ترک بردارد