گردگیری ذهن از افکار منفی با این 6 راه حل

 

 

ﺍﮔﺮ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﻨﻔﯽ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﻧﻤﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﻫﮑﺎﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮐﻨﯿﺪ: 

 

۱ - ﺩﺭ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻗﺪﻡ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺴﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺩﻫﯿﺪ: ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻣﻨﻔﯽ ﺟﻠﻮﻩ ﺩﺍﺩﻥ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺕ ﻣﺜﺒﺖ ﻫﺴﺘﯿﻢ! ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﮐﻤﺒﻮﺩ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺴﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ﻣﺎ ﺣﺲ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺴﺘﮕﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﺜﻼ‌ ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻥ ﯾﺎ ﻫﻤﮑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺳﺮﯾﻌﺎ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺗﻌﺮﯾﻔﺶ ﮔﺎﺭﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯾﻢ ﻭ ﺗﺼﻮﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﭼﺎﭘﻠﻮﺳﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﯾﺎ ﻗﺼﺪ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻏﯿﺮﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﻧﻘﺎﯾﺺ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺧﻤﺎﻥ ﺑﮑﺸﺪ. ﺍﺯ ﻃﺮﻓﯽ ﺗﻌﺪﺍﺩﯼ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺗﺼﻮﺭ ﮐﻪ «ﻣﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﻧﯿﺴﺘﻢ»، ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎﯼ ﻫﻤﺴﺮﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺗﻌﺒﯿﺮ ﻭ ﺗﻔﺴﯿﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﻪ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺣﺘﯽ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﻫﻤﺴﺮ ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﭘﺪﺭﯼ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺗﻔﺴﯿﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ: ﺍﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ «ﺑﯽ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﻭ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺕ» ﺍﺳﺖ. 

 

2-ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ، ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﻨﻔﯽ ﺗﺎﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﯾﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻓﻌﺎﻝ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﺳﺮﯾﻌﺎ ﺁﻥ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﮐﻨﯿﺪ: ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺷﻤﺎ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﯾﺪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻗﺒﻞ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﻣﻨﻔﯽ ﺑﺎﻓﯽ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﺩ، ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﯾﺎ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺕ ﺑﮑﻨﯿﺪ. ﯾﺎ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﭘﭻ ﭘﭻ ﮐﺮﺩﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻓﮑﺮ ﻣﻨﻔﯽ ﺗﺎﻥ ﺗﺸﺪﯾﺪ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﻦ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ ﯾﺎ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﺜﻼ‌ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺗﻤﺎﺷﺎﯼ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ، ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ، ﻣﮑﺎﻟﻤﻪ ﺑﺎ ﺗﻠﻔﻦ ﯾﺎ ﺩﺍﺩﻥ ﭘﯿﺎﻣﮏ ﺍﺳﺖ، ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮ ﺑﻪ ﺫﻫﻨﺘﺎﻥ ﺧﻄﻮﺭ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ «ﻣﻦ ﺫﺭﻩ ﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﻣﻬﻢ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﻭ ﮔﺮﻧﻪ ﻭﻗﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺳﭙﺮﯼ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ». ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺕ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺳﺎﺑﻘﺘﺎﻥ ﺭﺥ ﺩﺍﺩﻩ، ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﻭﻣﺘﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﺧﻄﺮﻧﺎﮎ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺵ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﺪﻫﯿﺪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﺴﻤﻮﻡ، ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﺭﻃﻪ ﺳﻘﻮﻁ ﺑﮑﺸﺎﻧﺪ.

 

۳ - ﻻ‌ﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﭼﻨﺪ ﭘﺮﺳﺶ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﺪﻫﯿﺪ: ﺣﺘﻤﺎ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﺘﺮﮎ ﻗﺒﻠﯽ ﺗﺎﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﻫﺎﯾﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﮐﻪ ﻫﺠﻮﻡ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﻨﻔﯽ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﺩ ﻭ ﯾﺎ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺭﺍﺣﺖ ﻧﮕﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﺑﺨﺶ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﻨﻔﯽ ﻣﺎ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻭ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﺫﻫﻨﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺭﯾﺸﻪ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺑﺎ ﻫﺮ ﺭﻓﺘﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺳﻤﺖ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﺳﺮﯾﻌﺎ ﻓﮑﺮﯼ ﺑﻪ ﺫﻫﻨﺘﺎﻥ ﺧﻄﻮﺭ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺎﺱ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮﯼ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﮐﻨﯿﺪ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺑﭙﺮﺳﯿﺪ: ﺍﻟﻒ- ﭼﻪ ﺷﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﻣﺪﺍﺭﮐﯽ ﺍﺯ ﺗﻔﺴﯿﺮ ﻣﻦ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ؟ ﺁﯾﺎ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﻓﮑﺎﺭﻡ، ﺗﺎﮐﻨﻮﻥ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﻮﺭﺩﯼ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻡ؟ ﺏ- ﭼﻪ ﺷﻮﺍﻫﺪﯼ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺧﻼ‌ﻑ ﺗﻔﺴﯿﺮ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ؟ﺁﯾﺎ ﺗﺎﮐﻨﻮﻥ ﺭﻓﺘﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻡ ﮐﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﻮﻡ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻭ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ؟ ﺝ - ﺁﯾﺎ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﭘﺸﺖ ﺍﯾﻦ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺩﻟﯿﻞ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﻨﻔﯽ ﺗﻔﺴﯿﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ، ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ؟

 

۴ - ﺍﺯ ﻫﻢ ﻧﺸﯿﻨﯽ ﺑﺎ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﻨﻔﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺗﺰﺭﯾﻖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺩﻭﺭﯼ ﮐﻨﯿﺪ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﻋﺰﯾﺰﺍﻥ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﺷﻨﺪ: ﻣﻄﻤﺌﻨﺎ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﯼ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﯿﻨﺪﯾﺸﻨﺪ ﻭ ﺟﻤﻼ‌ﺗﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻗﺒﯿﻞ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ «ﻣﻦ ﯾﮏ ﺁﺩﻡ ﺑﺪ ﺷﺎﻧﺴﻢ ﻭ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﺑﺎﺯﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ»، ﻓﮑﺮﻫﺎﯼ ﻓﻠﺞ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﯿﺰ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺮﺩ. ﺍﺯ ﻃﺮﻓﯽ ﺩﺳﺘﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻧﯿﺰ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﺩ ﻣﺜﺒﺖ ﺍﻧﺪﯾﺸﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻣﻮﻓﻖ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﻨﻔﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﮐﻨﻨﺪ. ﻫﻤﻨﺸﯿﻨﯽ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﻪ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻧﯿﺰ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺷﻤﺎ ﺩﯾﺮ ﯾﺎ ﺯﻭﺩ ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﻨﻔﯽ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺣﺘﯽ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ.

 

۵ - ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﻫﯿﺪ: ﺷﺎﯾﺪ ﺧﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺑﺮﺳﺪ ﺍﮔﺮ ﺗﻮﺻﯿﻪ ﮐﻨﻢ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﻨﻔﯽ ﺑﻪ ﺫﻫﻦ ﺷﻤﺎ ﻫﺠﻮﻡ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﯾﺎ ﯾﺄﺱ ﻭ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪﯼ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻏﺎﻟﺐ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ، ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺑﺪﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﻫﯿﺪ. ﻣﺜﻼ‌ ﺍﮔﺮ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﯾﺪ، ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮﯾﺪ ﯾﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﯾﺪ، ﺑﻨﺸﯿﻨﯿﺪ ﻭ ﯾﺎ ﺍﮔﺮ ﻣﺘﻤﺎﯾﻞ ﺑﻪ ﭼﭗ ﻫﺴﺘﯿﺪ، ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﺎﯾﻞ ﺷﻮﯾﺪ. ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺵ ﺑﻪ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﻨﻔﯽ ﺧﻮﺩ ﻧﻮﻋﯽ ﺩﻫﻦ ﮐﺠﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ. ﻣﺜﻞ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﻮﺿﻮﻋﯽ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﯽ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﮐﻨﯿﺪ؛ ﺍﻭ ﻧﯿﺰ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ! ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻗﺎﺩﺭﻧﺪ ﺑﻪ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﻨﻔﯽ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﯾﮏ ﺩﺷﻤﻦ ﺑﯿﺮﻭﻧﯽ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻨﺪ، ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺩﺷﻤﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺑﺠﻨﮕﻨﺪ. ﺷﯿﻮﻩ ﺗﻔﮑﺮ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﻨﻔﯽ ﻭ ﻓﻠﺞ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺧﻮﺩ ﭘﯿﺮﻭﺯ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ: ﺍﮔﺮ ﭘﺎﯼ ﭼﭗ ﻣﻦ ﺩﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺎﺷﻢ ﮐﻪ ﭘﺎﯼ ﺭﺍﺳﺘﻢ ﺳﺎﻟﻢ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭﺩ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ!

 

۶ - ﺳﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺷﻠﻮﻍ ﮐﻨﯿﺪ: ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻧﺴﺒﺘﺎ ﺯﯾﺎﺩ ﺭﺍﻩ ﺩﺭﻣﺎﻧﯽ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺪﺍﻡ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﺩ ﯾﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﻗﻀﺎﻭﺕ، ﭘﯿﺸﺪﺍﻭﺭﯼ ﻭ ﺍﺭﺯﯾﺎﺑﯽ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ. ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺯﯾﺎﺩ ﻭ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺭ ﺟﻤﻊ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﻟﻢ، ﻓﮑﺮ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﻓﺮﺻﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻨﻔﯽ ﺑﺎﻓﯽ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ.

مناجات زیبای دکتر چمران


ﺧﺪﺍﯾﺎ ...

 

ﺍﺯ ﺑﺪ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﺖ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﺩﺭﮔﺎﻫﺖ ...

ﺍﻣﺎ ﺷﮑﺎﯾﺘﻢ ﺭﺍ ﭘﺲ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ ...

ﻣﻦ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ ...

ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺪﯼ ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﯼ ﺗﺎ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﺖ ...

ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ ...

ﮔﺎﻫﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﮐﻨﺎﺭﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ ...

ﻣﻌﻨﺎﯾﺶ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﻢ ...

ﻣﻌﻨﺎﯾﺶ ﺍﯾﻨﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺯﺩﯼ ﺗﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﺧﻮﺩﺕ ...

ﺑﺎ ﺗﻮ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻣﻌﻨﺎ ﻧﺪﺍﺭﺩ ...

ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﭼﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ...

ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ؛ ﺧﺪﺍﯼ ﺧﻮﺏ ﻣﻦ

رابطه غيرت مردان و حجاب زنان

 

 

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هر مردی که همسرش با آرایش (بدحجاب) از خانه بیرون رود، بی غیرت است؛ و هرکس او را بی غیرت بخواند، گناهی نکرده است! /

وصیت شهید سعید زقاقی به مادرش: مادرم، زمانی که خبر شهادتم را شنیدی گریه نکن، زمان تشییع و تدفین من هم گریه نکن، فقط زمانی گریه کن که مردان ما غیرت را فراموش کنند و زنان ما عفت را. وقتی جامعه ما را بی‌غیرتی و بی‌حجابی فرا گرفت گریه کن که اسلام در خطر است. 598 به نقل از بي باك: در سال های اول انقلاب این شعار را روی دیوارهای شهر بسیار میدیدیم که "بی‌حجابی زن از بی‌غیرتی مرد است". با این حال حتی اگر بدحجابی زنان از بی عفتی خود آنان باشد، باز هم این نشان از بی غیرتی مرد هم می باشد زيرا زن جزء، شرف مرد به حساب می آيد. غيرت در لغت و اصطلاح اخلاقی عبارت است از حالت دگرگوني نفساني يک مرد از اينکه ببيند يا متوجه شود که نواميس خانوادگي او مثل مادر، خواهر، همسر و دختر او يا حتی نوانيس ديگران در معرض بهره وري حرام قرار گيرد. وقتي از مردي كه همسر بد حجاب دارد پرسيده مي شود كه چرا اين نكته را به همسرش تذكر نمي دهد؟ اعلام مي كند كه اين مساله به خود زن بستگي دارد و نمي توان او را مجبور به اين كار كرد .در نقطه مقابل وقتي از زنان بد حجاب سئوال مي شود كه چرا حجابت را رعايت نمي كني؟ مي گوييد؛ همسرم راضي به این امر است در صورتي كه حجاب جزء واجبات است نه جزء حقوق زن و مرد نسبت به يكديگر كه با رضايت همسر، زن بتواند بد حجاب در محافل عمومي ظاهر شود. در اسلام غیرت بسیار مورد توجه قرار گرفته است . غیرت مرد هم باید شامل عرض و ناموس باشد و هم مال خود و همچنین موارد دیگر. مسلم است که یکی از مهم ترین موارد اساسی یک مرد، داشتن غیرت نسبت به حفظ حریم خانوادگی و عفت در خانواد ه هاست . یک مرد باید در مورد رفت و آمدهای نوامیس خود و اهل و عیال خود در جامعه یا استفاده از پوشش نامناسب در جامعه نهایت دقت نظر را به خرج دهد و موارد منافی عفت را از خانواده خود دور کند. شاید مهمترین مساله ای که امروزه در جامعه ما از بعضی خانواده ها دیده می شود این است که بعضی آقایان با نوامیس شان که ظاهر و پوشش نامناسبی دارند در کوچه و بازار و در مکانهای مختلف از جمله پارکها ، تفریح گاهها و رستورانها و مکانهای متعدد دیگر، آمد و شد دارند ولی نسبت به پوشش و رفتار اهل و عیال و نوامیس خود کاملا بی تفاوت هستند، زيرا نگاههايشان دنبال نواميس مردم است و نگاه هاي مردان ديگر هم به دنبال نواميس آنها. تا به حال يك خانم بد حجاب پيش خودش فكر كرده كه چرا همسرش از بد حجابي او راضي است و چرا دلش نمي خواهد كه زيبايي همسرش فقط براي خودش باشد و او را براي همه مي خواهد؟ طبیعتا انسان همواره چيزهاي ارزشمند و قيمتي را براي خودش مي خواهد و در مقابل چيزهايي كه از نگاه او ارزش ندارند را برای استفاده دیگران به اشتراک می گذارد. متاسفانه مردان عدم اعتراض نسبت به پوشش وظاهر نواميس خود، آزادي را توجيه بي غيرتي خود مي دانند. حضرت ابراهیم(علیه السلام) به داشتن خصلت غیرت ـ به ویژه غیرت ناموسی ـ معروف بود در یکی از سفرها، بر اثر آلودگی محیط، همسرش را در میان صندوقی سرپوشیده نهاده بود، در مرز ایالت مصر، مأمور از او پرسید در میان این صندوق چیست؟ ابراهیم پاسخ هایی داد و سرانجام فرمود: در میان این صندوق همسر من قرار دارد. مأمور پرسید: چرا او را در میان صندوق نهاده ای؟ ابراهیم گفت: غیرتم نسبت به ناموسم چنین اقتضاء کرد تا چشم ناپاکی به او نیفتد. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هر مردی که همسرش با آرایش (بدحجاب) از خانه بیرون رود، بی غیرت است؛ و هرکس او را بی غیرت بخواند، گناهی نکرده است! عصر خلافت امیر مؤمنان علی(علیه السلام) بود، به آن حضرت گزارش رسید که در مسیر راه ها بعضی از مردان و زنان رعایت حریم عفت را نمی کنند، بسیار ناراحت شد. مردم کوفه را جمع کرد، در ضمن سخنرانی به آنها فرمود: «نبّئت انّ نسائکم یدافعن الرّجال فی الطّریق، اما تستحیون؟ لعن اللّه من لایغار؛ به من خبر رسیده که زنان شما در مسیر راه ها به مردان تنه می زنند، آیا حیاء نمی کنید، خداوند لعنت کند کسی را که غیرت نمی ورزد. وصیت شهید سعید زقاقی به مادرش: مادرم، زمانی که خبر شهادتم را شنیدی گریه نکن، زمان تشییع و تدفین من هم گریه نکن، فقط زمانی گریه کن که مردان ما غیرت را فراموش کنند و زنان ما عفت را. وقتی جامعه ما را بی‌غیرتی و بی‌حجابی فرا گرفت گریه کن که اسلام در خطر است. پيش از ورود اسلام به ايران زنان به حجاب ايمان داشتند. هنگامی که خشایار شاه به ملکه «وشی» دستور داد که بدون پوشش به بزم بیاید تا حاضران، زیبایی اندام او را بنگرند، وی امتناع نمود و از انجام فرمان پادشاه سر باز زد و به خاطر این سرپیچی، به حکم دادوران، عنوان«ملکه ایران» را از دست داد. "ویل دورانت" نویسنده و تاریخ نگار مشهور آمریکایی می نویسد: «زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند. هرگز به آنان اجازه داده نمی شد که آشکارا با مردان آمیزش (اختلاط) کنند. زنان شوهر دار حق نداشتند هیچ مردی را، ولو پدر یا برادرشان باشد، ببینند. در نقش هایی که در ایران باستان بر جای مانده، هیچ صورت زن دیده نمی شود و نامی از ایشان به نظر نمی رسد». قسمتي از نامه چارلي چاپلين به دخترش: دخترم هیچکس و هیچ چیز دیگر رادر این جهان نمی توان یافت که شایسته آن باشد که دختری ناخن پای خود را به خاطر آن عریان کند.برهنگی بیماری عصر ماست.به گمان من، تن تو باید مال کسی باشد که روحش را برای تو عریان کرده است. و در پايان آن كسي كه نيازش به نگاه است ، فارغ ز حجاب است

چرا گاهی آن قدر ازخدا دور هستم

خاک هر شب دعا کرد
ازته دل خدا را صداکرد
یک شب آخردعایش اثر کرد
یک فرشته تمام زمین راخبرکرد
وخدا تکه ای خاک برداشت
آسمان را در آن کاشت
خاک را توی دستان خود ورز داد
روح خود را به او قرض داد
خاک در دست خدا نور شد
برگرفت و از زمین دور شد
راستی من همان خاک خوشبخت
من همان نور هستم

پس چرا گاهی آن قدر ازخدا دور هستم ؟؟ !!

زمین خوردن جزیی از زندگیست!

بیا گاهی به خودت دروغ بگو!
چند دروغ ساده!
مثل:
من خوبم!
آرامم!
خوشحالم!

بیا گاهی اشتباه کن!
اشتباه بنویس!
خواهر،خواستن،خواهش را بدون " واو " بنویس!
ترس را با هر " ط/ت " که دوست داشتی بنویس!
و ببین که آب از آب تکان نمی خورد!
که زندگی راه خودش را می رود!
که چرخ زندگی با اشتباه تو نمی ایستد!

اصلا بیا گاهی خودت را به کوچه علی چپ بزن!
توی کوچه علی چپ قدم بزن!
راه برو سوت بزن!
نگو یکبار باختم تعطیل!
دیگر بازی نمی کنم!

زندگی با این باختن ها...
این افتادن ها...
زمین خوردن هاست...
که زندگی می شود!

خطر کن بی پروا!
سر چیزهای بزرگ زندگی!
کارت،اعتبارت،جانت حتی!
این همه احتیاط که چه؟
که خط نیفتد روی شیشه دلت؟

بیا یک بار بی هدف،بی نقشه،بی قطب نما راه بیفت!
بی توشه حتی!
برو بباز!
نترس!
بازی کن!
آن قدر تا چیزی برای باختن نماند!
تا از دست دادن عادت شود و باختن پالایش روح!

باور کن

زندگي پانتوميم است

زندگي پانتوميم است

سخت افزار خود را عیب یایی کنید

سخت افزارهای خود را عیب زدایی کنید

همواره راه هایی وجود دارد که بدون نیاز به تخصص افراد ماهر، میتوانید پی به عیب سخت افزارهای مشکل دار خود ببرید. این ترفند اگر چه یک راهنمای جامع برای عیب زدایی از کامپیوترتان نیست اما می تواند شما را به سمت یافتن مشکل کامپیوتر راهنمایی کند. مطمئنا پیدا کردن عیب کامپیوتر توسط شخص خودتان بسیار شیرین تر از تشخیص آن توسط یک تعمیرکار با تجربه است!

 

اگر بعد از فشردن دکمه power، کامپیوتر روشن نشد:

بررسی کنید آیا سیم برق متصل است؟ آیا سر دیگر سیم برق متصل شده است؟ سوییچی که در پشت کامپیوترتان وجود دارد چک کنید. از اتصال صحیح منبع تغذیه به مادربرد اطمینان حاصل کنید. کابل برق فلاپی را چک کنید. اگر هیچ یک از این کارها نتیجه نداد در مرحله بعد هر چیزی را که به مادربرد متصل است به غیر از کابل برق، سیم دکمه Power، کارت گرافیک، حافظه RAM و CPU را جدا کنید. اگر باز هم سیستم بالا نمی آید یک یا دو قطعه از سیستم شما معیوب است. در این مورد به احتمال زیاد مادربورد یا منبع تغذیه Case شما اشکال دارد.

 

اگر سیستم روشن می شود ولی بوق نمی زند یا بالا نمی آید:

ابتدا همه اتصالات را چک کنید و دوباره امتحان کنید. در صورتی که این عمل مؤثر نبود، بهترین کار این است که مانند بالا همه چیز را به غیر از سیم دکمه Power، کارت گرافیک، حافظه RAM و CPU را از مادربرد جدا کرده و دوباره امتحان کنید.

اگر کامپیوتر به خوبی شروع به کار کرد کامپیوتر را خاموش کنید و هر بار یک قطعه را متصل کرده و سپس کامپیوتر را روشن کنید تا جایی که مشکل را پیدا کنید ولی اگر کامپیوتر اصلا‎‎ً روشن نشد احتمالا یک یا چند قطعه معیوب دارید (CPU ،RAM، مادربورد و منبع تغذیه).

 

کامپیوتر روشن می شود و متناوبا‎ً بوق می زند، بالا می آید:

ببینید آیا حافظه RAM شما بدرستی نصب شده است اگر لازم است آن را بیرون آورید و دوباره جا بزنید.

 

سیستم روشن می شود یک سری بوقهای سریع می زند، بالا نمی آید:

ببینید آیا کارت گرافیک به درستی روی اسلات AGP نشسته است یا خیر. اگر مقدار کمی از کارت گرافیک خارج از اسلات AGP باشد سیستم بالا نمی آید.

چند مشکل دیگر هم وجود دارد که بوسیله این بوقها شناسایی می شود اما دو مورد بالا معمول ترین موارد هستند.

اگر سیستم بالا می آید ولی  مشکلاتی را مشاهده می کنید در این جا دو مشکل عمده ذکر می شود. کامپیوتر شما در هنگام نصب سیستم عامل بارها از حرکت باز می ایستد علت آن می تواند گرمای CPU باشد بخصوص CPU های شرکت AMD یا CPU های قدیمی تر شرکت INTEL. چک کنید آیا فن CPU به خوبی عمل می کند و چک کنید آیا هیت سینک (قطعه آلومینیومی که روی CPU نصب شده و معمولا رنگ سیاه دارد) بخوبی نصب شده است و با سطح CPU کاملا موازی است. مطمئن شوید از هیت سینکی استفاده می کنید که ساخت سازنده CPU شماست. هیت سینک اگر درست نصب شود بیش از آنچه نیاز است خنک کاری انجام می دهد.

 

مشکلات زیادی در سیستم عامل همراه با صفحات آبی که ظاهر می شود دارید:

خطاهایی که در هنگام کپی کردن فایل های Setup بوجود می آیند بخصوص در ویندوز 2000 و XP، به احتمال زیاد نشانه وجود مشکل در حافظه RAM شماست. این امکان هم وجود دارد که مشکل از هارددیسک شما باشد. اگر خطاها همراه با صفحات آبی است که در آنها Page Fault دیده می شود یقینا مشکل از حافظه RAM شماست.